نمادي از انسان کامل
«انسان کامل»،عنواني است که از ديرباز مورد توجه بوده و نه تنها انديشمندان و فلاسفه در اين وادي وارد شده و کتابهايي نوشته اند بلکه براي عموم مردم هم جاذبه زيادي داشته است و با اينکه صنعت و علوم هر روزه کشف و اختراع تازه اي مي آفرينند و لوازم و ابزار جديدي در اختيار مي گذارند ولي همچنان انسانها هر جا که با خود خلوت کنند
و از اسارت وسايل و ابزار برهند و مجال انديشه و بازگشت به خويشتن خويش را دريابند، در جاذبه اين آرمان قرار گرفته و دوست مي دارند که اگر بدان جايگاه رفيع نرسيده لااقل سيماي او را به تماشا بنشينند و از حال و هواي او برخوردار گردند.
راستي انسان کامل کيست و چه صفات و خصوصياتي را داراست؟
کمال انسان در چيست؟
بجز مکتب «ماترياليسم»که اصولاً از انسان تعريف ديگري دارد، عموم مکاتب بشري مانند«بودا»،«يوگا»،«بهاکتي»از هند باستان و «لائوتسه»،«کنفوسيوس»از چين باستان و «افلاطون»و«ارسطو»از يونان باستان و «اپيکور»،«رواقيون»از يونان و روم، تا «اومانيسم»و«اگزيستانسياليسم»(1)اعتراف دارند که کمال انسان در وراي «خور و خواب و خشم و شهوت»است، و از همه بالاتر در منظر اديان الهي بويژه اسلام، کمال آدمي از اين زاويه نگريسته مي شود، و اميرالمؤمنين علي عليه السلام در بيش از يکصد و چهل مورد در اين رابطه سخن ايراد فرموده است.(2)